جدول جو
جدول جو

معنی پی رج - جستجوی لغت در جدول جو

پی رج
اثر و نشانه ی عبور، رد و جای پا
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پی رس
تصویر پی رس
آنکه از پی برسد، آنکه از دنبال آید و به دیگران ملحق شود، پی رسنده، ازپی رسنده
فرهنگ فارسی عمید
(رَ وَ)
نامی رود نیل را آنچنانکه در کتیبۀ داریوش بزرگ که نزدیک کانال سوئز یافته اند آمده است. (ایران باستان ج 1 ص 571)
لغت نامه دهخدا
(اَ فا)
آنکه از عقب و از پی رسد. آنکه از دنبال درآید و ملحق گردد
لغت نامه دهخدا
تصویری از پی رس
تصویر پی رس
آنکه از عقب و از پی رسد آنکه از دنبال آید و ملحق گردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پی جر
تصویر پی جر
((پِ جِ))
دستگاهی که به وسیله آن، شخص برای تماس گرفتن از طریق تلفن با شخص مورد نظر فراخوانده شود، پی جو (واژه فرهنگستان)، فراخوان
فرهنگ فارسی معین
روستایی ازدهستان پنجک رستاق نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
رد پا
فرهنگ گویش مازندرانی
پس فردا
فرهنگ گویش مازندرانی
دنباله رو، تعقیب کننده
فرهنگ گویش مازندرانی
کسی که به دنبال دیگری راه رود
فرهنگ گویش مازندرانی